عبدالرحمنعبدالرحمن، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
اویساویس، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
فرحانفرحان، تا این لحظه: 7 سال و 12 روز سن داره

عبدالرحمن واویس

گرفتاریهای جدید ما با گلپسرها

1392/5/28 12:41
نویسنده : مامان یاسمین
581 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ....لبخند

اومدیم اما بارهزارتا گرفتاری جدید!!!ناراحت

گلپسرهای شیرینتراز عسلمان خیلی لجباز وبهونه گیرشدن طوری که کارشون فقط گریه کردنه نگران

یک هفته است که بااین لجبازیها وگرفتاریهای جدید دیگه اموزشمون هم متوقف شده نگرانودرطول هفته

ای که گذشت فقط یه شعر انگلیسی(head shoulders) رونصف ونیمه حفظ کردیمچشمک اما چیزی رو که یاد

داره رو باهزارتا ناز وادا واسمون میخونه وما هم به همین اندازه راضی هستیم ...نیشخندزبانماچ

یک هفته است از شیراز مهمون داریم هم دعوتی میخوریمنیشخند وهم دعوتی میدهیمزبان جای همه دوستانمان سبز قلب

خیلی خوش میگذره از سد رفتنمون گرفته تا گردش به روستا اما بدون عکسنیشخند

اویس ماهم بعدازاومدن ازسدبه خاطروزیدن بادبه شدت سرما خوردهنگران

والانم درگیرسرمای پسرمان هستیم شدیدناراحت

عبدالرحمن هم بنا به سن لجبازی وخود مختاریش بشدت لجباز وخودمختارشدهخنثی اصلا به حرفم گوش

نمیدهکلافه فقط بهونه  میگیره واخرسرهم گریه اونم گریه های پشت سرهممممممممممممگریه

اینم حالت من موقع بهونه های الکــــــــــــــــــــــــــــیعصبانیکلافه

راستی قدم نورسیده هم داریملبخندبرادر زاده دوممان که روز شنبه صبح  مورخ26مردادماه بدنیااومده

دخترماچامــــــــا هنوز اسم ندارهنیشخند

نامزد اویس خان ماست البته خواستگاری از طرف خونواده عروس نـــــــه مازبان

مابه این راحتی پسر به کســــــــــــــــــــی نمیدیم هـــــــــــــــــــاااااانیشخندزبانتو این قعطی پسرلبخند

شاد باشیـــــــــــــتد وپایدارقلبماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

Parisa
28 مرداد 92 13:19
سلام ياسمين جون،و گلپسراى لجباز،قدم نو رسيده هم مبارك باشه،ايشالله هميشه خوش خبرباشى،دوستون دارم


مرسي بريساي عزيزم اميدوارم به خواسته اي كه داري وبرام خصوصي فرستاده بودي برسي
ماهم دوست داريم خانومي
عزيزم نكفتي جندسالته؟؟؟؟
مامان عرفان
28 مرداد 92 14:03
اويس جونم عزيزم واي چرا سرما خوردي ؟؟؟؟؟ آقا دامادم مگه سرما ميخوره ؟؟؟؟

واي نكونكارجونم
درحدفاراالمبيك
Parisa
28 مرداد 92 16:29
18سالمه فدات


انشاالله که هزارساله بشی گلم
نازنين
28 مرداد 92 16:45
به به بدترين روزها اميدوار باش
زيرا زيباترين باران ها از سياهترين ابرهاست....


نازنین عزیزم ممنون ازمتن زیبا
Parisa
29 مرداد 92 0:19
مرسى ياسى جون،راستى جات خالى رفته بودم پلاژ الان اومدم،كلا همه چى خوب بود بخصوص آب و هواش ،دريا هم طبق معمول مواج بود صداش خيلى قشنك بودراستى اومدين چابهار نه؟


خوشبحالت عزیزم جای ماروهم سبزکن عزیزم
اره همیشه میام چابهارخونه داریم
Parisa
29 مرداد 92 13:40
پس بابا چابهارى هستى ديگه‏↳‏


اره عزیزم بگی نگی
اصلیتت مال کجاست؟؟؟؟
خودچابهاریا نه؟؟؟؟
مامان سونیا
29 مرداد 92 14:48
ای بابا پس گل پسر رفته توی دنده لج باهاش مدار کن مامانی خودش خوب میشه
همیشه به گردش و شادی مهمونی و مهمون داری

قدم نورسیده مبارک
عروس گرفتنتون هم مبارک باشه خانمی یک عکس هم از نامزد این پسر میگذاشتی ببینیم دیگه


تره عزیزم هممداراهم عصبانیت
چشم عزیزم سراولین فرصت میذارم
Parisa
29 مرداد 92 14:51
آره مال خود جابهارم عزيزم


ازاشنایی باهات خیلی خوشحالم عزیزم
سوالی یاکاری داشتی خوشحال میشم بگی
Parisa
29 مرداد 92 17:16
مرسى منم از آشنايى باهات خيلى خوشحالم عزيزم/چشم حتما ياسى جون


ღ مونا مامان امیرسام ღ
30 مرداد 92 4:23
سلام دوست مهربونم
لجبازی و بهونه گیری که بگیر نگیر داره و به نظر من هیچ علتی هم نداره فقط فسقلیها میخوان اعطاب ما رو بسنجن
سرما خوردگی هم که دامن همه رو سبز کرده تو هفته تخیر.من هر کسی رو دیدم سرما خورده بود
امیدوارم به زودی اویس جون خوب بشه
قدم نورسیده هم مبااارک
بوووس برای گل پسراا


ممنون منای عزیز ببوس امیرسام نازنینمو
مامان عرفان
30 مرداد 92 8:26
عزيزم ميبيني گرفتاريهاي من چقدر زياده ؟؟؟؟؟
من از دست اين عرفان شلوغ و حرف گوش نكن چيكار كنم ؟؟؟

اشکال نداره عزیزم بچست زیادی بهش گیرنده
مامان عرفان
30 مرداد 92 8:27
ممنونم عزيزم . آره الان هر دوتامون خوبيم . عرفان ديگه كارش از اذيت گذشته ديگه . ممنون عزيزم آره واقعا اگه مامانم نبود بايد مي مردم . زحمت نگهداري عرفان الان خيلي سخت تر شده . بابا و مامانم عرفان را دوتايي بغلش مي كنن مي برنش دستشوئي.
البته نگين (خواهرم) هم شده پرستار خصوصي اش . خيلي به عرفان ميرسه تا حوصله اش سر نره .
طوري بهش ميرسن كه ميگه خوب شده پام شكسته .

خداروشکرکه خوب شدین عزیزم واقعا پدرومادریه نعمته گرجه که ماقدرشونونمیدونیم
انشاالله که عرفان جون هم پاش هرچه زودترخوب خوب بشه
مامانی اترین
30 مرداد 92 13:14
سلام
خدا گل پسراتو براتون حفظ کنه
خوشبحاله ادریس و اويس جان که مامانه به این خوبی دارن و به فکره اموزش بهشون هست



ممنون دوست خوبم
عزیزم ولی اسم پسرای من عبدالرحمن واویس هستش
آیسان مامان ماهان
30 مرداد 92 13:31
دوماد خیلی قشنگه ایشالله مبارکش باد...این آخرین جمله خیلی بهم چسبید از آخر شروع کردم


مرسی ایسان جون به خودمم خیلی چسبید تعجب کردم ازاین طرز نوشتنم
آیسان مامان ماهان
30 مرداد 92 13:36
چشمتون روشن یاسمین جونم،قدم نو رسیده مباااااااااااااااااااااااااااااارک


مرسی عزیزم
آیسان مامان ماهان
30 مرداد 92 13:38
الهی جونم به گل پسرا ی شیطون مخصوصا اویس جونم،ایشالله زود زود سرماخوردگیشون خوب میشه


انشاالله عزیزم من که دیگه کلافه شدم
آیسان مامان ماهان
30 مرداد 92 13:38
ایشالله همیشه به مهمونی و خوش گذرونیا


همچنین عزیزم میبوسمتون
مامان مهرزاد جان
31 مرداد 92 10:14
به به خوب مشا دستتون جلو افتاد برای عروس آوردن
مبارکتون باشه
انش اله زودی گل پراتون هم خوب بشن و دوباهر تمرین هاتونم شروع بشه
همیشه میام سر میزنم


انشاالله دوست خوبم
ممنون ازلطفی که دارین
منم میام دراولین فرصت
هستی
1 شهریور 92 2:53
سلاااااااااااااااااام واقعا وب جالبی د ارین -امروز تولد خاله نازنینه -خودش رفته سفر جاش وقعا خالیه-میخام از همه دوستاش دعوت کنم ک بیان وبهش تولدشو تبریک تا موقعی ک برمیگرده یه عالمه خوشحال شه
اینم ادرس وبلاگش gachsaran666.blogfa.com


مرسی هستی جون که اطلاع دادی نازنین جون واقعا دوست داشنتیه
من که خیلی دوستش دارم
حسنا
1 شهریور 92 10:54
ای مادر شوهر از همین الان داری برای عروست ناز میاری

ان شالله ان شالله پسرای گلت هم زود خوب شن اموزشت هات ادامه داشته باشه یاد کوچکی چی میدی تقریبا همسنی ایلیاست


انشاالله عزیزم
اویس هنوز هیچی ولی کنارعبدی میشینه ویه چیزای ازسیدی بیبی بادگرفته
ارلا
1 شهریور 92 13:21
نه جون من دامادش کن
از این کوچیکی نامزد داره واااااااااااااااااااااای به بعدش


پس چی فک کردی خانوم خاتوما خاطر خواهاشون زیاد خوب
الهام مامان علیرضا
4 شهریور 92 17:52
نگران نباش یاسمین جون
دوره ای تغییر می کنند
علیرضا هم گاهی از دندۀ چپ بلند میشه!!
این خانم خوشبختم که دیدیم
مبارکه



ممنون الهام عزیز
مامان آرین
4 شهریور 92 22:51
انشاالله همیشه به میهمانی دادن ورفتن.انشاالله اویس جونی هم زود زود خوب میشهدر مورد لجبازی ها هم فقط میتونم بگم اینروزها آرین منم همینطور شدهخدا انشاالله بهمون صبرو توان برخوردی مناسب به این فرشته ها رو بده خیلی کنترل کردن خشم برام سخت شده.


انشاالله عزیزم
ازمن که دوتان چی بگم