گرفتاریهای جدید ما با گلپسرها
سلام ....
اومدیم اما بارهزارتا گرفتاری جدید!!!
گلپسرهای شیرینتراز عسلمان خیلی لجباز وبهونه گیرشدن طوری که کارشون فقط گریه کردنه
یک هفته است که بااین لجبازیها وگرفتاریهای جدید دیگه اموزشمون هم متوقف شده ودرطول هفته
ای که گذشت فقط یه شعر انگلیسی(head shoulders) رونصف ونیمه حفظ کردیم اما چیزی رو که یاد
داره رو باهزارتا ناز وادا واسمون میخونه وما هم به همین اندازه راضی هستیم ...
یک هفته است از شیراز مهمون داریم هم دعوتی میخوریم وهم دعوتی میدهیم جای همه دوستانمان سبز
خیلی خوش میگذره از سد رفتنمون گرفته تا گردش به روستا اما بدون عکس
اویس ماهم بعدازاومدن ازسدبه خاطروزیدن بادبه شدت سرما خورده
والانم درگیرسرمای پسرمان هستیم شدید
عبدالرحمن هم بنا به سن لجبازی وخود مختاریش بشدت لجباز وخودمختارشده اصلا به حرفم گوش
نمیده فقط بهونه میگیره واخرسرهم گریه اونم گریه های پشت سرهمممممممممممم
اینم حالت من موقع بهونه های الکــــــــــــــــــــــــــــی
راستی قدم نورسیده هم داریمبرادر زاده دوممان که روز شنبه صبح مورخ26مردادماه بدنیااومده
دخترامــــــــا هنوز اسم نداره
نامزد اویس خان ماست البته خواستگاری از طرف خونواده عروس نـــــــه ما
مابه این راحتی پسر به کســــــــــــــــــــی نمیدیم هـــــــــــــــــــااااااتو این قعطی پسر
شاد باشیـــــــــــــتد وپایدار