دوستان عزیزسلام ... برگشتیم بعد از سه ماه دوری از وبلاگ نویسی سه ماهی که پراز خاطرات تلخ وشیرین بود . بعداز سه ماهی که قندعسلهای ما بزرگترو شیطون ترشدن .ونمیدونم از کدوم خاطراتشون اینجا بنویسم که باخوندنشون فردا ذوق کنند یا ناراحت بشن.ولی فقط تا همینجا مینویسم که تواین سه ماه هم شادی داشتیم وهم غم . واما اموزشهای پسر عزیزمان... با شروع سال جدید مهد رفتن عبدی هم تعطیل شده چون میخوایم تواین چندماه جبران اموزشهایی رو بکنیک که نتونستیم درست انجامشون بدیم. وراستی تایادم نرفته بگم عبدالرحمن بخاطر خرید لوازم مهد که اوایل سال انجام شد تو قرعه کشی برنده یک تبلت شده که متاسفانه هنوز م...